سرویس علمی و فرهنگی خبرگزاری حوزه چکیدهای از آداب تلاوت قرآن را از معراجالسعادة مرحوم نراقی نقل میکند.
ثواب تلاوت قرآن و قدر فضيلت آن از حدّ بيان افزون است.
از حضرت پيغمبر - صلّى اللّه عليه و آله - مروى است كه: «هيچ شفيعى در روز قيامت بلند مرتبهتر از قرآن نيست، نه پيغمبرى و نه ملكى و نه غير اينها».
و فرمود كه: «خداى - تعالى - هزار سال پيش از آنكه عالم را خلق كند سوره طه و يس را خواند، چون ملائكه آن را شنيدند گفتند: خوشا به حال امّتى كه اين آیات بر آنها نازل شود. و خوشا به حال سينههايى كه اينها را حفظ كند. و خوشا به حال زبانهايى كه اينها را بخواند».
جلای قلب با قرآن
و نيز از آن حضرت روایت شده است كه: «دلها زنگ مىگيرد همچنان كه آهن زنگ مىگيرد. شخصى عرض كرد: يا رسول اللّه جلاى آن با چه چيز است؟ فرمود: تلاوت قرآن و ياد مرگ».
احاديث ثواب قرائت قرآن بىحدّ و حصر است. چراکه قرآن كلام پروردگار است كه حضرت روح الأمين حامل آن بوده ، و بر سيّد المرسلين نازل شده است.
تاملی در قرآن –توصیه ای از مرحوم نراقی
دركلامى كه بلا واسطه از خدا صادر شده باشد، و لفظ آن از غايت وفصاحت به حدّ اعجاز رسيده باشد تأمّل وتفکر كن . معنای قرآن مشتمل بر اصول حقايق معارف و مواعظ و احكام، و متضمّن مفاهیم دقیق تربیتی است .
كسى كه از اهل ايمان باشد و مواظبت بر تلاوت آن نماید و آداب و شرايط تلاوت را رعایت کند آثار و فواید معنوی آن به او خواهد رسید.
آداب ظاهريّه قرائت قرآن
نخست اینکه با وضو باشد. و به طريق ادب، با سكون و وقار نشسته باشد، و پاى خود را در نزد قرآن دراز نکرده باشد . بلكه مانند كسى باشد كه در نزد فرد جليل الشّأن مىنشيند، يا مىايستد. وباید قرآن را شمرده و به تأنّى بخواند.
و از اين جهت است كه: در احاديث رسيده است كه: «هرگاه كسى در كمتر از سه روز، قرآن را ختم كند دانا نيست». در حديث ديگر است كه: «خوش ندارم كه كسى در كمتر از يك ماه، يك ختم قرآن كند». بلى در ماه مبارك رمضان، احاديث وارد است كه: «در هر سه روز، يك ختم بكند».
و از جمله آداب، آن است كه: گريه كند.
اگر از ريا كردن ايمن باشد اندكى بلند بخواند،. و حقّ آيات را مراعات كند، بدين نحو كه: چون به آيه سجده رسد سجده كند. و چون به آيه عذاب رسد پناه به خدا ببرد.
چون به آيه رحمت و ذكر نعيم بهشت رسید، آن را از خدا مسئلت نمايد. و چون به آيهاى رسیدی كه: مشتمل بر تسبيح يا تكبير پروردگار باشد تسبيح و تكبير او نماید. و چون به آيه دعا و استغفار رسد دعا و استغفار کند.
ذکر ابتدا و دعای پایانی قرآن
و در ابتداى قرائت بگويد: «أعوذ باللّه السّميع العليم من الشّيطان الرّجيم». و از هر سوره كه فارغ شود بگويد: «صدق اللّه العلىّ العظيم و بلغ رسوله الكريم اللّهم انفعنا به و بارك لنا فيه الحمد للّه ربّ العالمين».
آداب باطنيّه قرائت قرآن
اوّل: متذكّر شدن به عظمت كلام و علوّ مرتبه قرآن و ياد آوردی فضل الهى و لطف اوبه خلق خود، كه چنين كلامى را از عرش ، نازل نموده و آن را به فهم بندگان خود نزديك ساخته و كلام خود را لباس حروف پوشانيده تا مخلوقان را طاقت شنيدن آنها باشد.
و اگر حقيقت جمال كمال كلام خود را به لباس حروف نمی پوشانید نه عرش را توانايى شنيدن آن بود و نه ما تحت الثّرى راتوان درک آن را داشت . بلكه اجزاء دنیا متلاشى می شد.
«لَوْ أَنْزَلْنا ه ذَا الْقُرْآنَ عَلى جَبَلٍ لَرَأَيْتَهُ خاشِعا مُتَصَدِّعا مِنْ خَشْيَةِ اللَّهِ 59: 21». يعنى: «اگر ما اين قرآن را بر كوهى فرو مىفرستاديم مىديدى آن را كه ذليل مىشد و از هم شكافته مىگرديد».
انسان چون از حمل كلام الهى قاصر و عاجز بود، لذا كلام او از عرش عظمت و جلال به درجه فهم انسان نزول كرد. و در حروف و اصوات تجلّى نمود. و صورت حروف به واسطه آن کلام مشرّف گرديد. چنان كه بدن انسانى به واسطه تعلّق روح مجرّد به آن به مرتبه شرافت رسيد.
دوّم: در وقت قرآن خواندن، متذكّر تعظيم صاحب كلام گردد و به یاد داشته باشد که :
آنچه مىخواند كلام بشر نيست بلكه كلام خداوند علام و خالق شمس و قمر است.. و همچنان كه سزاوار نيست كه بىطهارت دست بر جلد و ورق و كلمات آن بمالند، همچنين زبانهاى ناپاك كه كلمات ناشايست بر آنان جاری می شود سزاوار نيست كه آن را بخوانند. وشایسته نیست که دلهاى ملوّث به رذايل اخلاق به گرد معانى آن بگردند.
يكى از اكابر دين، چون قرآن را براى تلاوت می گشود می گفت : «هذا كلام ربّى هذا كلام ربّى». يعنى: اين كلام پروردگار من است. اين كلام پروردگار من است، و بيهوش می شد.
سوّم: با حزن و رقّت قلب تلاوت نمايد
از حضرت امام جعفر صادق - عليه السّلام - مروى است كه: «قارى قرآن، محتاج به سه چيز است: دلى خاشع، و بدنى فارغ، و مكانى خلوت، زيرا هرگاه دل او خاشع باشد شيطان از او مىگريزد. و چون بدن او از مشاغل فارغ باشد دل او متوجّه قرآن خواندن مىشود و امری عارض نمىشود تا او را از نور قرآن و فوايد آن محروم سازد.
و چون در مكان خلوتى باشد و از خلق كناره گرفته باشد، باطن او با خدا انس مىگيرد و حلاوت خطابهاى الهى را كه با بندگان صالحين خود كرده مىيابد، و لطف او را به ايشان مىداند. و چون از اين مشرب جامى نوشيد هيچ حالتى را بر اين حال اختيار نمىكند. و هيچ وقتى را از اين وقت خوشتر نمىداند، زيرا در آن وقت بىواسطه در مناجات با پروردگار است».
چهارم: حضور قلب و ترك افكار دنيويّه و وسوسه های باطله در وقت تلاوت قرآن .
پنجم: تدبّر در معانى قرآن.
خداى - تعالى - مىفرمايد: «أَ فَلا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ امْ عَلى قُلُوبٍ أَقْفالُها 47: 24». يعنى: «آيا تفكّر و تدبّر در معانى قرآن نمىكنند يا بر دلهاى ايشان قفلها زدهاند؟».
اگر نمی تواند در قرآن تدبّر كند مگر اينكه آيه راتکرار كند سزاوار آن است كه آیات را چندین بار تکرار نمايد.
و بزرگان دین چه بسا هنگام تلاوت قرآن در يك آيه، مدّتى توقّف مىكردهاند.
ششم: به فهم معنى ظاهر اكتفا نكند، بلكه سعى كند تا حقيقت معنى بر او روشن شود. پس چون به آيهاى رسد كه مشتمل بر صفات الهى است مثل:
«وَ هُوَ السَّميعُ الْبَصيرُ 42: 11». [1] مثل: «هُوَ اللَّهُ الَّذى لا الهَ الا هُوَ الْمَلِكُ الْقُدُّوسُ السَّلامُ الْمُؤْمِنُ الْمُهَيْمِنُ الْعَزيزُ الْجَبَّارُ الْمُتَكَبِّرُ 59: 23». [2] در معانى اين اسماء و صفات نيكو تأمّل كند و شايد كه اسرار آنها بر او آشکار گردد.
و چون به آياتى رسد كه افعال الهى در آنها ذکر شده از خلقت آسمانها و زمين و ملائكه و ستارگان و كوهها و حيوانات و نباتات و ابر و باد و باران و غير اينها پس از اينامور ، عظمت و جلال الهى را ياد آورد. و در هر فعلى، فاعل آن را ملاحظه كند.
و چون به آيهاى برسد كه مشتمل بر وصف بهشت يا دوزخ و احوال آخرت باشد، متذكّر اين مطلب گردد كه آنچه در اين عالم است از نعمتها و بلاها در پيش نعمت و بلاى آخرت ارزش و جایگاهی ندارد. پس از آن به عظمت خدا پى ببرد. و در دل، متوجه خدا شود، تا او را از عقوبات آن عالم نجات بخشد. و به نعيم و لذّات آن برساند.
و چون به آيهاى رسد كه: بيان نصرت و يارى اهل حقّ در آن است متذكّر قدرت الهى و علوّ حقّ او گردد.
هفتم: خود را از آنچه مانع فهم معانى قرآن است نگاهدارد که آن چند امر است:
و از آن جمله: جمود بر تفسير ظاهر قرآن به گونه ای که معتقد باشد كه غير از اين تفسيرى براى قرآن نيست. و از اين رو در اخبار از آن منع شده است.
بیش از اندازه همّت و ذهن و فهم خود را در تحقيق حروف و مخارج آن و ساير امورى كه متداول ميان قاريان است صرف نکند، زيرا اکتفا بر اين امر، مانع از فهميدن معانى آن است.
اصرار بر گناهان ظاهريّه و باطنيّه و پيروى شهوات، كه باعث تاريكى دل و محروم شدن از كشف اسرار حقايق و تابيدن انوار معارف حقّه است در آن پرهیز کند.
هشتم: هر خطابى كه در قرآن ملاحظه كند چنان تصوّر كند كه: خطاب به اوست و او مقصود از آن خطاب است. و هر قصّه از قصص انبياى سابقين را مشاهده نمايد یقین كند كه مقصود از آن، عبرت گرفتن اوست نه محض قصّه خوانى و حكايات، زيرا كه جميع قرآن، هدايت و ارشاد و رحمت و شفا و موعظه و نور و راهنمايى عالميان است. جامع السعادات –مرحوم نراقی